سمرقند، نوروز چند سال پیش، شهر افراسیابسمرقند فعلی در کنار ویرانه های شهر افراسیاب بنا شده، که از پانصد قبل از میلاد مسیح تا زمان مغولان شهری آباد بود، مغولان چنان شهر را ویران کردند که شهر جدید کمی دورتر بنا شد و سمرقند نام گرفت، نیشابور نیز چنین سرنوشتی داشت و نیشابور فعلی با فاصلهای از نیشابور قدیم که مغولان با خاک یکسان کردند بنا شده. من بدنبال پاسخ سوال قدیمی در ذهنم که ریشههای شرقی نقاشی ایرانی از کجایند در دیدار از افراسیاب شوق مضاعفی برای دیدن نقاشی های سُغدی مانده بر دیوار داشتم که در کاوشهای شهر…
بخشی از یک علم دوران صفوی، از فولاد مشبک، سوره فتح با خط ثلث در قسمت اصلی، در قسمت پایه امضای هنرمنددر یک طرف و تاریخ دوم شوال ۱۰۳۷ هجری قمری در طرف دیگر بچشم میخورد.اثر عبدالوهاب اصفهانی، در کنار بخش اصلی که به شکل سرو (درخت زندگی در هنر ایران) است حاشیه برنزی بشکل برگهاییست که در دو طرف بصورت انتزاعی سر اژدهایی را با دهان باز تداعی میکنند. خلق چنین اثری مستلزم طراحی دقیق بر روی کاغذ و سپس منتقل کردن طرح با سوزن و معمولا گرد ذغال بر روی سطح فولاد و نهایتا برش دقیق فولاد بود.…
قلمدان لاکی، دوره قاجار، احتمالا اثر “کاظم ابن نجف علی”، اواخر قرن ۱۹ میلادی، اواسط قرن ۱۳ هجریمحمد کاظم پسر آقا نجف اصفهانی از مهمترین نقاشان عصر قاجار بود و پدر عبدالحسین صنیع همایون دیگر نقاش مهم این خاندان هنرآفرین
بخشی از یک علم دوران صفوی، از فولاد مشبک که سوره فتح با خط ثلث در قسمت اصلی و در قسمت پایه در یک طرف امضای هنرمند، عبدالوهاب اصفهانی و در طرف دیگر تاریخ دوم شوال ۱۰۳۷ هجری قمری به چشم میخورد. در کنار بخش اصلی که به شکل سرو (درخت زندگی در هنر ایران) است حاشیه برنزی به شکل برگهاییست که در دو طرف به صورت انتزاعی سر اژدهایی را با دهان باز تداعی میکنند. خلق چنین اثری مستلزم طراحی دقیق بر روی کاغذ و سپس منتقل کردن طرح با سوزن و معمولا گرد ذغال بر روی سطح فولاد…
چند سال پیش که مشغول کار روی پروژه «باغ موزه قصر» بودم، تصمیم گروه معماری و مرمت بر آن شد که در این پروژه خطوط اصلی باغ سلطنتی قاجاری را احیا کنیم و خطوطِ کلی باغ جدید منطبق بر باغ تاریخی باشد. البته برای اینکار پیش از هر چیز نیاز به نقشه باغ قاجاری داشتیم و سپس نقشههای تهران از عهد فتحعلیشاه تا عصر حاضر. قدیمیترین نقشهای که یافتیم پلان باغ و قصر قاجار بود که با کیفیت پایین به نقل از کتاب باغهای ایرانی، نوشته دونالد ویلبر، ایرانشناس آمریکایی بود. برای اطمینان خاطر با زحمت بسیار چاپ نخست کتاب…
سمرقند فعلی در کنار ویرانههای شهر افراسیاب بنا شده، که از پانصد قبل از میلاد مسیح تا زمان مغولان شهری آباد بود، مغولان چنان شهر را ویران کردند که شهر جدید کمی دورتر بنا شد و سمرقند نام گرفت.نیشابور نیز چنین سرنوشتی داشت و نیشابور فعلی با فاصلهای از نیشابور قدیم که مغولان با خاک یکسان کردند بنا شده است. من به دنبال پاسخ سوال قدیمی در ذهنم که ریشههای شرقی نقاشی ایرانی از کجایند در دیدار از افراسیاب شوقی دوچندان برای دیدن نقاشیهای سُغدیِ مانده بر دیوار داشتم که در کاوشهای شهر افراسیاب که فقط تپهای از آن باقی…
[نوروز چند سال پیش] بخشی از سفرنامه: تیمور، گور خودش را در شهر سبز ساخته بوده و چیزی که ما اینجا دیدیم گوری بوده که برای نوهاش ساخته بوده ولی مرگ نابههنگامش درسفر برای فتح چین باعث میشود که جسد را برگردانند و به خاطر زمستان اینجا به خاک بسپارند و در حقیقت این مکان گورِ تیمور میشود. در دو طرف این بنا یک مدرسه و خانقاه بوده که هر دو کاملاً از بین رفته و فقط فونداسیونشان مانده بود و یک سردر بود که عمل ” معمار اصفهانی” بود که اسمش را خوشبختانه روی سردر بنا حک کرده بودند.…
[نوروز چند سال پیش] این بنا تقریبا در همه کتابهای مرجع معماری ایرانی دیده میشود. قبل از دیدنش فکر میکردم مگر این بنای کوچک چه دارد که اینقدر ارج و قرب دارد. وقتی دیدمش متوجه شدم که هیچ عکسی نمیتواند حق شاهکارمعمار ناشناسش را به درستی ادا کند. جواهریست بی بدیل که تلفیق معماری ساسانی و دوره اسلامی در آن به بهترین وجه دیده میشود. آجر کاریاش شگفت انگیز است و هر گوشه اش باعث حیرت از این همه سلیقه و فن. بیش از هزار سال از عمرش میگذرد و هنوز گویای هنر سامانیان است. بیدلیل نیست که منوچهر ستوده…
این کاسه لعابدار که حدود یک هزار سال قبل، قرن چهارم هجری، در قلمرو سامانیان و احتمالا در نیشابور ساخته شده سرنخهایی از سبک نقاشی ایرانی در آن دوران به ما میدهد. با توجه به اینکه از آن زمان هیچ نقاشیای بر روی کاغذ باقی نمانده، ظروف منقوش نشان میدهد اصلوب چهره نگاری شرقی که از دوره سلجوقی به بعد کاملا رواج یافته، هنوز در این دوره در مراحل ابتدایی خود بوده است.
به یادِ همایون صنعتیزاده که بیشک از نوابغ ایرانزمین بود، قسمتی از گفتگوی سیروس علینژاد با همایون صنعتیزاده: برگهای تازه دو سه روزی با هم گفتگو کرده بودیم. به نظرم رسید حرفهایمان تمام شده است. گفتم هر چه حرف داشتیم زدیم، اجازه بدهید من شب برگردم به تهران. گفت نه، هنوز از یکی از شغلهای متعدد من خبر نداری. خیال کردم به لاستیک بی اف گودریچ اشاره میکند که مدتی مدیر عامل آن بود. گفت نه، خزرشهر! گفتم خزرشهر به شما چه مربوط است. مگر پالانچیان و دارودسته؟ گفت چرا، ولی بنشین تا بشنوی. حکایت کرد که وقتی به کلی…