





اگر حماسههای شاهنامه فردوسی را به سه بخش اساطیری و تاریخی و پهلوانی تقسیم کنیم متوجه وزن بالای بخش پهلوانی که شامل داستانهای خاندان رستم است میشویم. پهلوانانی که در کنار شاهان وظیفه نگهبانی از ایرانزمین را بر عهده داشتند. این داستانها پس از فردوسی الهامبخش شاعران و حماسه سرایان دیگر شده است.
منظومههایی چون گرشاسپنامه، فرامرزنامه و برزونامه ازین دست هستند که همگی در ستایش فرهنگ حماسی و پهلوانی در طول تاریخ ایراناند. نقاشان ایرانی نیز در طول این هزاره به تصویرگری این داستانهای حماسی مشغول بودهاند و میراث بصری پرباری از خود برای ما به یادگار گذاشتهاند که در هر عصر قهرمانان اساطیری را با پوشاک و رزمافزارهای دوره خود و البته سنت چهرهپردازیِ همان دوره به تصویر کشیدهاند.
به مناسبت نمایشگاهی که از امروز برپاست سعادت دیدار مجدد و تحقیق بر روی این آثار نصیبم شد که همگی در مجموعه فرجام محفوظ هستند. صفحاتی از شاهنامه، گرشاسبنامه فرامرزنامه و برزونامه از دوران تیموری، صفوی، هند گورکانی و قاجار در کنار آثار معاصر ملهم از شاهنامه این اثر شگفتانگیز فردوسی.