









شهر خیوه، که در ازبکستان امروزی قرار دارد، همواره به عنوان یکی از مراکز مهم تجاری در جاده ابریشم و نقطهای کلیدی در تاریخ منطقه خوارزم شناخته شده است. معماری متمایز و استحکامات این شهر، از جمله ایچانقلعه معروف، تا حد زیادی توسط کار اجباری بردگان به ویژه اسیران ایرانی ساخته شد.
در طول قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی، حاکمان خیوه به طور منظم به مناطق همسایه، بهویژه ایران حمله کرده و اسیران بسیاری را به بردگی گرفتند. این بردگان نقش مهمی در اقتصاد و زیرساختهای شهر داشتند و کمک بسیاری به ساخت بناهای معماری خیوه کردند. برآوردها نشان میدهد که دهها هزار ایرانی در این دوره به بردگی گرفته شدند و در اوایل قرن نوزدهم، حدود ۲۰٬۰۰۰ برده در خیوه زندگی میکردند.
بردگان ایرانی پس از اسارت، تحت شرایط دشواری به کار گمارده میشدند و اغلب در پروژههای ساختمانی عظیمی کار میکردند که چشمانداز بصری شهر را تعریف میکرد. ساختارهایی مانند دیوارهای شهر، مساجد، مدارس مذهبی و کاخها، از جمله قلعه ارک معروف کهنه، با استفاده از نیروی کار این بردگان ساخته یا نگهداری میشد. بسیاری از بردگان بهویژه صنعتگران مأمور به انجام کارهای پیچیده مانند کاشیکاری و آجرچینی بودند و جزئیات تزئینی زیبایی را که خیوه به آن شهرت دارد، به این شهر افزودند.
با وجود شرایط سخت، بردگان ایرانی تأثیر ماندگاری بر معماری خیوه گذاشتند، بهخصوص در کاشیها و طراحیهای زینتی. با این حال زندگی آنها پر از خطر بود؛ بردگان با شرایط طاقتفرسا و بدرفتاری شدید مواجه بودند. تلاش برای فرار رایج بود اما بسیار خطرناک، و کسانی که دستگیر میشدند، اغلب به عنوان هشداری برای دیگران اعدام میشدند.
سرانجام، داستان بردگان ایرانی در خیوه در اواخر قرن نوزدهم با فشار امپراتوری روسیه و لغو تجارت برده به پایان رسید. با این وجود، کار و تلاش آنها در بناهای تاریخی این شهر باقی و به یادگار مانده است. بناهایی که نشانگر سهم آنها و واقعیتهای سختی است که تحمل کردند.
به طور خلاصه، بردگان ایرانی نقش اساسی در شکلدهی به میراث معماری خیوه داشتند و کار سخت آنها در شکوه و عظمت ساختارهایی که تا به امروز باقی مانده، مشهود است. سرگذشت آنها داستانی از رنج و استقامت است که در تار و پود تاریخ غنی خیوه تنیده شده است.