




نقش برجستهها معمولا از جان سخت ترین آثار تاریخی هستند؛ هم به خاطر جنسشان هم به خاطر اینکه معمولا دور از دسترس بشرِ دو پا و در ابعادی خلق میشوند که مردم آزاران به راحتی قادر به تخریبشان نیستند. اما همه نقش برجستهها شانس باقی ماندن برای نسلهای بعد را ندارند، یک نمونه جالباش داستان نقش برجسته ساسانی در کوهپایه دژ اشکانی رخشان، در شهر ری است. نقاشیهایی که سیاحان غربی از آن کشیدهاند، شاه ساسانی را سوار بر اسب و نیزه در دست نشان میدهد. گویا نقش برجسته نیمه کاره مانده بوده و محققان در باره شخصیت تصویر شده نظرات مختلفی دارند، اردشیر اول، شاپور اول، بهرام دوم و … را به عنوان صاحب تصویر معرفی کردهاند. این نقش برجسته هزار سالی مهمان کوهی در شهرری بود تا اینکه سلطان ابن سلطان و خاقان ابن خاقان، فتحعلیشاه قاجار، تصمیم میگیرد که آن را صاف کند و به جای نقش شاه ساسانی خودش را در حال شکار شیر بر سنگ نقش کند. عبدالله خان نقاشباشی و آقا محمد خان حجار باشی هم نقش برجسته جدید را به زیبایی بر جای قبلی خلق میکنند. در کتاب کوست و فلاندن نقاشی از این نقش برجسته وجود دارد و بعدها آنتوان سوروگین هم عکسی از آن برایمان به یادگار گذاشته است که نشان میدهد کتیبهای به خط نستعلیق گرداگرد آن اضافه شده است. این نقش برجسته، همانجا باقی بود تا در زمان رضا شاه کارخانه سیمان ری در آنجا تاسیس میشود و البته کارخانه برای تهیه سنگ دست به کوه تراشی میزند. نقش برجسته قاجاری حداقل تا ۱۳۲۸ و بعد از مرمت کارخانه سالم بوده و گویا قرار بوده با سیم خاردار حفاظت شود. یک دهه بعد در اثر کوه تراشی سقوط میکند و قرار میشود بر روی سکویی قرار گیرد و از آن حفاظت شود. آخرین خبری که از آن دارم قطعه کوچکی است که تا سال ۱۳۸۸ در کارخانه متروک باقی مانده بود. به تازگی قرار است کارخانه مرمت و تبدیل به موزه شود. نمیدانم داستان این نقش برجسته در موزه جدید جایی خواهد داشت یا نه؟