









امروز حین پرسه زدن در موزه مقدم، توجهام به تکه کاشیِ شکستهای که روی دیوار نزدیک سقف نصب شده بود، جلب شد. خطوط آشنای کاشیِ رنگ و رو رفته برایم قصهای از اعماق هزارهها تعریف کرد. کاشیِ شکسته، تصویرگر داستان بهرام گور و آزاده بود (که هم در شاهنامه فردوسی و هم در هفت پیکر نظامی نقل شده است). بهرام گور، شاه ساسانی بر پشت شتر در حال شکار با کمان است و کنیزِ رومیِ او آزاده، در حال نواختن چنگ.
کاشی زرین فام به قرن هفتم هجری تعلق داشت و من در حیرت که این داستان و این نقش، خود هزاران بار در طی هزار سال تکرار شده؛ از گچبریها و بشقابهای ساسانی تا بشقابها، مینیاتورها و کاشیهای ایلخانیِ بعد از مغولان و شاهنامه شاه طهماسب صفوی.
با کمی گشتن در منابع، نمونه سالم کاشی را که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن نگهداری میشود یافتم.